قرارداد ارسال ۱۶میلیون و ۸۰۰هزار دوز واکسن از مجموعه کووکس به ایران منعقد و حتی اعلام شد که سهمیلیون و ۲۰۰هزار دوز آن طی بهار امسال به کشورمان وارد میشود، اما تاکنون تنها ارسال دومیلیون و ۱۰۰هزار دوز از نوع واکسن آسترازنکا محقق شده است.
در 21 بهمن سال گذشته، یکی از مقامات ارشد وزارت جهاد کشاورزی بر یک حقیقت بسیار تکاندهنده صحه گذاشت، مرتضی رضایی گفت: “آمریکا بهرغم اینکه میگفت غذا و دارو را تحریم نکرده اما حدود 9 ماه اجازه نداد کشور ما واردات مرغ اجداد داشته باشد. اگر تحریم آمریکا ادامه داشت و ما مرغ نژاد آرین را احیا نکرده بودیم، ممکن بود تولید مرغ داخل به صفر برسد.”
2 اردیبهشت امسال، حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین، بر همین واقعیت صحه گذاشت: “مردم باید بدانند که ما در مرغ لاین و اجداد آنها را که وارد میکردیم تحریم شدیم و اجازه ندادند وارد کنیم؛ میخواستند اخلال ایجاد کنند و قصد داشتند در داخل کشور مرغ تولید نشود.”،
بهعبارت دیگر، دفتر کنترل داراییهای آمریکا (اوفک)، بهمنظور تحریم غذایی مردم ایران و ایجاد گرسنگی و فقر کالری در کشورمان، قصد داشت سرشاخۀ تولید گوشت سفید را در ایران قطع کند، همین یک مصداق برای اثبات این که دولت ایالات متحده و فراتر از آن، شبکه زرسالاران جهانی که ضدیت ذاتی با جمهوری اسلامی و ملت ایران دارند، هیچ حد و مرزی برای دشمنی قائل نیستند و ذرهای شرافت و وجدان انسانی را در خصومت خود لحاظ نمیکنند، کافی است.
در پیوند با همین سنخ مسایل، دو تحلیلگر آمریکایی، کوین کَشمن و کاوان خرازیان، برای مقالهای که در سپتامبر 2019 برای مرکز پژوهشهای اقتصادی و سیاسی (CEPR) نوشتند، این عنوان را انتخاب کردند: «تحریمهای آمریکا برای مرگ طراحی شدهاند»؛
در بخشی از این مقاله آمده بود: “در مورد ایران، تحریمهای آمریکا یعنی تولید نفت ـ یک صادرات حیاتی ـ در حال سقوط است، بیکاری در حال افزایش است و تورم، بهدلیل کمبود صادرات، به درجات بالایی صعود کرده است، تمام این عوامل باعث دشواری خرید کالاهای اساسی و داروهای نجاتدهنده برای ایرانیان شده است. اخیراً، داستانهای آزاردهندهای از بیمارستانهایی که با تمام شدن داروهای حیاتی سرطان روبهرو شدهاند و بیمارهایی که توانایی پرداخت هزینه داروهایشان را ندارند گزارش شده است. مانند ونزوئلا و سایر کشورهایی که هدفگیری شدهاند، اینگونه تحریمها خسارتهای انسانیای بهبار میآورند که همواره در حال رشد هستند. یکی از دلایلی که کارشناسان قوانین بینالمللی استدلال میکنند که تحریمهای یکجانبه طبق منشور سازمان ملل متحد و قوانین بینالمللی حقوق بشر غیرقانونی است، همین تأثیرات انسانی است.”
در 15 مرداد 99، رئیس یک شرکت دانشبنیان داخلی از توقیف محموله حیاتی این شرکت که برای تولید کنسانتره اکسیژن کاربرد داشت، توسط آمریکاییها خبر داد. پیمان بخشندهنژاد، مدیرعامل شرکت زیستتجهیز دانشپویا که در زمینه تولید تجهیزات پزشکی برای مبارزه با کرونا فعال است ضمن اعلام این خبر گفته بود: “چند روز پیش پیامی دریافت کردیم که کشتی ما توسط ناوگان آمریکایی در بندر چینگدائو متوقف شده است. هنوز مشخص نیست چهزمانی کشتی به ما میرسد. این محموله میتوانست در کمترین زمان ممکن به خط تولید برسد و روی دستگاههایی نصب شود که در خدمت 4ـ5 هزار بیمار قرار میگرفت.”
وی همچنین گفته بود: “تنها یک محصول زئولیت وارداتی برای تولید کنسانتره اکسیژن [در ایران] استفاده میشود”. مدیرعامل شرکت دانشپویا تصریح کرد: “ما مجبور هستیم از طریق چندین واسطه، زئولیت را از فرانسه خریداری کنیم”.
بخشندهنژاد ابراز کرد: “ما واقعاً با تحریمهای سختی روبهرو هستیم و اینکه تحریمها در زمینه دارویی و پزشکی نیست، صحت ندارد.” و البته این نوع راهزنی دریایی آمریکا، تنها شامل محصولات تخصصی پزشکی برای مقابله با کرونا نمیشد. قبلتر از آن، بهتصریح مسئولان بهداشت و درمان کشورمان، چند محموله «ماسک» ایران که از کشورهایی چون انگلستان خریداری و پول آنها نیز تماماً پرداخت شده بود، با اعمال نفوذ آمریکا توقیف شد. در دی ماه سال گذشته، جانبابایی، معاون وزارت بهداشت به خبرگزاری فارس گفت: “علاوه بر انگلیس، از سایر کشورهای دنیا هم برای خرید ماسک اقدام شده بود، هیچکدامشان تحویل ندادند. دولت انگلیس در هفته اول شیوع کرونا در ایران 3 میلیون ماسک خریداریشده ایران را در فرودگاه نگه داشت و تحویل نداد! این در حالی است که ایران از قبل پول آن را پرداخت کرده بود. اکثر کشورها ماسکهای خریداریشده ما را تحویل ندادند.”
تلویزیون الجزیره، سال گذشته در بررسی آثار تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا بر مردم ایران، بهسراغ یکی از مظلومترین قربانیان تحریم، یعنی بیماران «پروانهای» در ایران رفت. در مستندی که از این شبکه پخش شد، «هادی کیخسروی» از بیماران مبتلا به این بیماری ژنتیک نادر، در توصیف درد و زجر این بیماران چنین گفت: “مثل اینکه آب جوش را قطره قطره روی پوست بریزید، میتوانید درد را صرفنظر از زمان روز احساس کنید و میبینید که چطور پوستتان از دست میرود.
نکته اینجاست که تا سه چهار سال پیش، مهمترین و شاید تنها درمان و تسکین بر درد این بیماران، واردات یک نوع پانسمان جذبی خاص موسوم به «مپیلکس» بود که توسط یک شرکت چندملیتی بهنام «موتلیکه» در سوئد تولید میشد اما بعد از تحریمهای پسابرجامی که در دوران ترامپ دوباره وضع شد این فروش را قطع و بهصراحت اعلام کرد که دیگر بهخاطر تحریمهای آمریکا تجهیزات دارویی به ایران نمیفروشد و از امکان بهرهمندی از معافیتها و استثنائات تحریم که آمریکا مدعی وجود آن بود، هم استفاده نمیکند.
بهگفتۀ محمدهادی ذاکرحسین، مؤسس و مدیر مرکز حقوق کیفری بینالمللی ایران با وضع مجدد تحریمها فروش و صادرات این محصول به ایران متوقف شد، آن هم در حالی که هیچ جایگزینی برای این محصول درمانی نیست، همین موضوع موجب شد تا تعدادی از کودکان پروانهای فوت کنند و برخی دیگر آسیبهای جدی ببینند. یکی از این بیماران آقای “هادی کیخسروی” است که عدم دسترسی به این پانسمان منجر به قطع پای او شده است.
باید بهیاد داشت که کشورهای غربی، در مواجهه با کشور ما، نهتنها کارنامه سیاه فروش گازهای شیمیایی ممنوعه به رژیم صدام و قربانی کردن هزاران نفر از رزمندگان و غیرنظامیان ما را در جنگ تحمیلی در عقبه دارند، که دستهای دولت فرانسه بابت فروش محموله خونهای آلوده به ویروس هپاتیت و ایدز به کشورمان، رنگین به خون صدها هموطن ماست. نکته تلخ و قابلتأمل اینکه فرانسویها، بنا بر طبع و خوی استعماری و استکباری، با وجود عیان بودن تقصیر خود در پرونده خونهای آلوده، حتی از یک عذرخواهی از ملت ایران تا امروز دریغ کردهاند.
قطعۀ دیگری از این پازل، یادآوری اظهارنظر شوم یکی از متنفذترین یهودیان صهیونیست آمریکا در سیاست این کشور است. شلدون ادلسون، بزرگترین حامی مالی حزب جمهوریخواه، کسی که نقشی کلیدی در انتخاب دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا داشت و سال گذشته به درک واصل شد، در سال 2013، در نشستی در دانشگاه «یشیوا» در شهر نیویورک، گفته بود که مذاکرهکنندگان آمریکایی باید بهعنوان یک تاکتیک مذاکره، یک بمب هستهای بهسوی ایران شلیک کنند.
چند سالی قبلتر از این، جان مککین، از چهرههای کلیدی حزب جمهوریخواه که صاحب مقامات ارشد امنیتی و نظامی در آمریکا بود و یک دوره نیز نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری این کشور بود، چیزی در همین مضمون، با لحنی تمسخرآمیز عنوان کرد. در سال 2007، مککین در سخنرانی تبلیغاتی خود در کارزار ریاستجمهوری، در ایالت کارولینای جنوبی، در پاسخ به سؤال شهروندی که درباره سیاست وی در قبال ایران پرسید، گفت: “ترانه قدیمی بیچ بویز را شنیدهاید که میگوید ایران را بمباران کنیم؟”
وی در ادامه زیر لب بخشی از ترانه تغییرشکلیافته گروه قدیمی بیچ بویز را اجرا کرد و خواند: “بمب، بمب، بمب، بزن بریم ایران رو بمبارون کنیم…”.
این اظهارات جنجالی و لحن طنز او در تجلیل از جنگافروزی علیه ایران، انتقادات شدیدی را در گروههای ضدجنگ در خود ایالات متحده بهدنبال داشت.
با این مرور اجمالی، که بهمصداق «مشت، نمونه خروار»، تنها گوشهای از خصومت ماهیتی و وجودی نظام سلطه و شبکه زرسالاران جهانی با ملت ایران را نشان میدهد، بد نیست نگاهی به مبحث جنجالی واردات واکسن به کشور داشته باشیم.
ذکر این نکته شایان توجه است که در ابتدای هیاهوی واکسنسازی علیه کرونا، سازوکاری بهنام «کوواکس» در سازمان جهانی بهداشت شکل گرفت و قرار شد این مجموعه، جایی برای تبادل واکسن برای همه کشورها بهصورت عادلانه باشد تا همه کشورها از امکان واکسیناسیون علیه کرونا بهرهمند شوند.
کشور ما نیز سبد خرید واکسن خود را در صف کووکس قرار داد و بهای آن را پرداخت، بر این اساس هم قرارداد ارسال 16 میلیون و 800 هزار دوز واکسن از مجموعه کووکس به ایران منعقد و حتی اعلام شد که سهمیلیون و 200 هزار دوز آن طی بهار امسال به کشورمان وارد میشود، اما تاکنون از تمام این وعده و وعیدها تنها ورود دو میلیون و 100 هزار دوز از نوع واکسن آسترازنکا محقق شده است و در بدعهدی کامل کشورهای تولیدکننده، از مابقی آن خبری نیست.