معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش گفت: مؤلفان کتابهای درسی، مسئولان وزارت آموزش و پرورش و حتی شخص وزیر باید به مدارس بروند تا در ارتباط با معلمان و دانش آموزان از مسائل و چالشها آگاه شوند؛ هماکنون معدل علمی و تجربی مدارس بالاتر از وزارتخانه است.
به نقل از اقتصادگران، حجتالاسلام محیالدین بهرام محمدیان معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که هزینه درآمد در سازمان پژوهش، دفاتر ستادی، پژوهشکده تعلیم وتربیت و ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش در مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان برنامه وبودجه چه نتیجهای را اعلام میکند؟ اظهار کرد: در مقایسه با دستگاههای دیگر آنچه در بخشهای اداری و سازمانی آموزش و پرورش هزینه میکنیم، مانند سایر ادارات است و حتی مقداری کمتر اما در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان چون از قوانین هیئت امنای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی تبعیت میکنند دریافتی کارکنان نسبت به بخشهای دیگر آموزش و پرورش بالاتر است و هزینهها و اعتبارات بیشتر است اما اینکه خروجی چقدر است، در آن تردید دارم، آیا به متناسب با میزانی که هزینه میشود خروجی وجود دارد؟ ایامی که در سازمان پژوهش بودم سعی کردیم در سالهای آخر به بودجه را عملیاتی کنیم تا بدانیم به ازای هر کاری که انجام میدهیم چه اتفاقی افتاده و افراد چقدر کار کردهاند.
مطالعاتی که اثربخش نیست
وی افزود: باید هزینهکرد بودجهها را موثرتر کنیم یعنی برای هر ریال خرج بگوییم خروجی چیست. نکته دیگر در هزینهکردها و سنجش هزینه موثر بودجه، اثربخش بودن خروجیهاست است بخشی از مطالعات ما در دانشگاهها، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و سازمان پژوهش اثربخش نیست و بخشی از کارها اثربخشی مورد انتظار را ندارد و باید روند را اصلاح کنیم همچنین در فرایند بودجهریزی و تعریف پروژههای تحقیقاتی باید به مسئلههای اصلی بپردازیم.
رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی گفت: پژوهشها باید ناظر به دستگاه بزرگ آموزش و پرورش باشد، برخی از پژوهشها برای دل پژوهشگر اتفاق میافتد که این هم خوب است اگر بتواند مرزهای علم را جابجا کند اما اگر فرضیه روشن با ذهنیت فعال اتفاق نیفتد مثلاً بگوییم نظام تعلیم و تربیت در منطقه سیبری چگونه است، مسئله آموزش و پرورش ایران نیست مسئله ما این است، آموزش دانشآموز عشایر که با کوچ همراه است چگونه باید اتفاق بیفتد یا دانشآموزان لازمالتعلیم که در کلاسهای چند پایه حضور دارند چگونه باید آموزش ببینند. در 20 سال آینده وضعیت شغلی کشور چگونه است تا در دوره متوسطه که دانشآموزان را برای ورود به دانشگاه و بازار کار آماده میکنیم کدام رشتهها را باید داشته باشیم و برنامه درسی متناسب با آن شود، این جوابها را هماکنون نداریم.
منتقدان کتابهای درسی را به رسمیت بشناسیم
محمدیان ادامه داد: مشکل دیگر آموزش و پرورش که بنده در مدت حضورم در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درباره آن توفیق پیدا نکردم این است که مولفان را همراه با منتقدان کتابهای درسی به رسمیت بشناسیم، مولفان به همراه پژوهشگران پژوهشگاه تعلیم و تربیت یک روز هفته را به جای تدریس در دانشگاه به کلاس درس بروند، نحوه تدریس معلم را مشاهده کنند، با مسائل دانشآموزان آشنا شوند آن هم نه فقط در شهر تهران بلکه در مناطق مختلف کشور، این موضوع حتی برای وزیر آموزش و پرورش نیاز است یعنی حداقل ماهانه یکبار به مدرسه برود با دبیران صحبت کند و مطالب مورد گفتوگوی معلمان را بشنود. مسئولان وزارت آموزش و پرورش هم باید به مدارس بروند تا از معلمان بیاموزند. تصور میکنم معدل علمی و تجربی ستاد وزارتخانه کمتر از معدل علمی و پژوهشی مدرسه است یعنی اینکه برنامهریزان به اندازه مجریان حضور و نقش در تعلیم و تربیت نداشتند.
وی در پاسخ به این پرسش که خروجی 42 سال زمان، بودجه، نیروی اداری و سایر هزینههای بالاسری، هزینه والدین و سایر هزینههای مادی ومعنوی در آموزش وپرورش طی 12 سال آموزش چقدر است؟ گفت: در آموزش و پرورش کم هزینه نمیکنیم و هزینهها زیاد است به همین دلیل نسبت به هزینههای اختصاص یافته به آموزش و پرورش، خروجی پاسخگو نیست. هزینه صرفاً مادی نیست و هزینه معنوی نیز در آموزش و پرورش بسیار زیاد است اما معتقدم بهرهوری در آموزش و پرورش بیشتر از بهرهوری در سایر نهادهای اداری است یعنی نظام بروکراسی دولت به شدت به لحاظ بهرهوری پایین است به همین دلیل بهرهوری آموزش و پرورش از نیروی انسانی و امکانات بیشتر است اما همچنان از نتیجه کار و بروندادهای آموزش و پرورش راضی نیستیم در همه دستگاهها موضوع درونداد، فرآیند و برونداد مطرح است اما در آموزش و پرورش به جز برونداد موضوع دیگری به نام برونداد نهایی اضافه شده که برآیند فعالیتهاست.سند تحول اهدافی را ترسیم کرده مانند وطندوست، شهروند مسئول، منظم و… وقتی فارغ التحصیلان به عنوان برونداد از مدارس خارج میشوند یک برونداد با کارنامه حاصل میشود اما این موضوع نیز مطرح است که آیا فارغالتحصیلان به برآیند نیز رسیدهاند یعنی وقتی دانشآموز دیپلم گرفت، قانون پذیری و وطن دوستی او بیشتر شده است؟ این همان ارزیابی کیفی است.
ناکامی آموزش و پرورش در نتیجه نهایی
رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بیان کرد: اگر بخواهیم سه حیطه درونداد، فرایند و برونداد را بسنجیم هزینههایی که برای آموزش و پرورش کردهایم جواب داده است اما اگر برآیند نهایی را مدنظر قرار دهیم موفق نشدهایم یعنی به توفیقاتی که میخواستیم دست نیافتیم. نکته دیگر این است که آموزش و پرورش تنها تصمیمگیرنده نیست بحث تعلیم و تربیت چنین نیست که معلم و دستگاه تعلیم و تربیت، سیاستگذاری و اراده کند و نتیجه آن باشد. دانشآموزی که در آموزش و پرورش تربیت میشود صاحب اراده و انتخاب است، رقبای بیرونی هم ایجاد مزاحمت میکنند تا به هدفمان نرسیم این موارد را باید در بحث تعلیم و تربیت محاسبه کرد. برخی افراد میگویند آموزش و پرورش در برخی موضوعات موفق نبوده است مثلاً چرا حجاب دانشآموزان را اصلاح نکرده است، اما باید گفت از آموزش و پرورش، وزیر و معلم چه انتظاری دارید، موضوع ما انسان است باید برای این حساب باز کنیم و انتظار نداشته باشیم آموزش و پرورش با یک برنامه همه را همانند هم کند.
وی درباره آموزش و پرورش پس از کرونا مطرح کرد: آموزش و پرورش پسا کرونا ممتاز خواهد بود به این معنا که باید بین دوران قبل از کرونا و بعد از کرونا تفاوت قائل شویم. امروز در آموزش و پرورش غفلت سنگینی داریم و اگر دو سال گذشته با سرعت بیشتر جبران نشود آموزش و پرورش پساکرونا بسیار عقب افتادهتر نسبت به دوران پیش از کرونا خواهد بود، اگر در دوران پس از کرونا والدین گفتند نمیخواهیم فرزندانمان به شکل حضوری به مدرسه بیاید و از روش مجازی استفاده کند بنابراین برای آن برنامه تأمین کنید یا دانشآموزان پسر که ترک تحصیل بیشتری دارند، خواستند از طریق روش جبران در نظام آموزش و پرورش بمانند یعنی به معیشت خانواده کمک کنند و بتوانند در امتحانات شرکت کنند آیا چنین آمادگی وجود دارد؟ آنچه در شبکه شاد ارائه میشود واقعاً آموزش مجازی است؟ آنچه امروز ارائه میدهیم آموزش غیرحضوری است یعنی در تلویزیون معلم آموزش میدهد یا اینکه دانش آموزان بدون آمادگی روانی و جسمانی از طریق موبایل در کلاسهای درس شرکت میکنند.
محمدیان مطرح کرد: آموزش هوشمند نیازمند این است که کار گروهی باشد، تولید علم شود و به صورت مشارکتی آموزش را اداره کنند این یکی از نیازهای جدی و ضروری است که اگر در یک یا دوسال پیش رو و در فرصتی که وجود دارد، اقدام شود برنده هستند در غیر این صورت این هم به مشکلات آینده میافزاید.
بازنگری سند تحول ضروری است
رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درباره سند تحول بنیادین مطرح کرد: 10 سال از ابلاغ سند تحول میگذرد و در پنج سال نخست باید شورای عالی انقلاب فرهنگی کار را ارزیابی میکرد اما به تاخیر افتاده است. آنچه در سند پیشبینی شده برای مطالعات زمان دولت اصلاحات است که در دولت آقای احمدینژاد عملیاتی و در دولت آقای روحانی نیمه تمام اجرا شده است و هماکنون شرایط عوض شده است برای شرایط جدید باید چه کار کنیم، بازنگری برنامهها یک ضرورت است و از این کار غفلت کردهایم در این دو سال حداقل کار این بود که برنامههای دوره ابتدایی را بازنگری و کاستیها را ترمیم کنیم.
آینده آموزش و پرورش با آموزشهای حرفهای گره بخورد
محمدیان با اشاره به اینکه جوانان با سه مشکل اشتغال، ازدواج و آسیبهای اجتماعی که ظهور آن بیشتر در اعتیاد است مواجه هستند، بیان کرد: راه حل این است که آموزشهای حرفهای و مهارتی را توسعه دهیم و این آموزشها توسعه پیدا نمیکند مگر اینکه نیازهای واقعی جامعه در بازار کار، خدمات و تولید را بشناسیم. آموزش وپرورش به بسیاری از دستگاهها گفت نیاز خود در بخشهای کشاورزی، خدمات و تولید را مطرح کنند و بگویند چه استانداردی برای آنها قابل قبول است اما از آنها جواب نگرفتیم، آموزش و پرورش در این حوزه بسیار مظلوم است و حداقل این بود که باید جواب میدادند اما جواب ندادند بنابراین معاونت آموزش متوسطه، مطالعاتی را انجام داد و صنایع و حرف را دعوت کرد تا بگویند نیازهایشان چیست و چه مهارتها و استانداردهای آموزشی را نیاز دارند اما هنگام اجرا باز هم همکاریها کم شد، آینده آموزش و پرورش باید با آموزشهای حرفهای گره بخورد و بتوانیم زمینه اشتغال را برای دانشآموزان فراهم کنیم اگر اشتغال فراهم شود بخشی از مشکل ازدواج که تابع اشتغال است حل خواهد شد و آسیب اجتماعی کمتر میشود.
وی مطرح کرد: آموزش و پرورش باید به عنوان نهاد تعلیم و تربیت لحاظ شود، آموزش و پرورش ملتسازی، دولتسازی و نظامسازی میکند یعنی نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به نوعی متأثر از آموزش و پرورش است و آموزش و پرورش اینها را میسازد.وقتی آموزش و پرورش ابر نظام شد و زیر نظر نهاد رهبری به عنوان یک قوه مطرح شد سایر وزارتخانهها باید تکلیفشان را در برابر این نهاد انجام دهند. چرا باید وزیر آموزش و پرورش التماس کند که برای ما هنرستان بسازید، وزیر صنعت باید بداند برای پیشرفت صنعت نیاز است که هنرستان بسازد.
محمدیان در پایان گفت: در گذشته و قبل از تدوین سند تحول بنیادین، پیشنهاد کردم تا اداره نهاد تعلیم و تربیت همانند اداره سازمان صدا و سیما شود چون تأثیر آموزش و پرورش از صدا و سیما بیشتر است؛ همیشه شمشیر استیضاح بر سر آموزش و پرورش است و وزیر کارآمد یا کار ناکارآمد اگر با منافع گروهی، حزبی یا شخصی یکی از نمایندهها تعارض داشته باشد این شمشیر را کشیده و وزیر را به مسلخ میبرند. تعلیم و تربیت باید به صورت نهاد وابسته به حاکمیت باشد و تا زمانی که این اتفاق نیفتاده است، نهاد تعلیم و تربیت یعنی وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم یکپارچه شود این کار باعث میشود ناهماهنگیها هم کمتر شود.